کد مطلب:32843
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:19
با اين كه ذهن مي تواند ازليت مادّه را فرض كند ، دليل مخلوقيت و معلوليت مادّه چيست؟
از نظر عقلي ملاك نياز به علت ، امكان= ممكن بودن است . موجودي كه در ذاتش هستي نيست و ذاتش نسبت به وجود و عدم يكسان است ، اگر بخواهد موجود شود ، نيازمند به علت است . ولي ذاتي كه واجب الوجود است ، يعني هستي ، عين ذات اوست و هستي برايش ضرورت دارد ، علت نمي خواهد ؛ زيرا ذاتش عين هستي است و وجود از خارج به او افاضه نمي شود . اينك ، بايد پرسيد . آيا مادّه واجب است يا ممكن . بي گمان نمي توان گفت كه ماده واجب الوجود است ، زيرا ذاتي كه هستي عين اوست ، تغيير در او راه ندارد ، در حالي كه مادّه تغيير پذير است و صورتهايي مختلف مي يابد . اگر هستي در ذات مادّه باشد ، بايد صورتي ثابت و يكنواخت داشته باشد و به هيچ روي تغيير نكند .
وانگهي ، اگر مادّه ازلي است و نياز به علت ندارد ، اين همه آثار علم و شعور و نظم و هماهنگي از كجا پديد آمده است ، در حالي كه مي دانيم مادّه ذاتاً از علم و شعور بي بهره است؟!
ديگر آن كه براساس حركت جوهري ، كه امروز در جوامع علمي و فلسفي پذيرفته شده است ، ماده ذاتاً داراي حركت است و چيزي كه ذاتش عين حركت است ، در هر لحظه اي به ذاتي ديگر مبدّل مي شود ، در حالي كه اگر هستي عين ذات باشد ، به نيستي مبدّل نمي شود پس ، مجموعه موادّ ممكن الوجود هستند و هيچ ممكني بي علت ، به هستي نمي گرايد و آن علت ، واجب الوجود است .
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.